خوانندۀ اصلی (Lead Singer) در اجرای زنده، رأس هرم است. باس، درامز و بقیۀ سازها، خواننده را ساپورت می کنند ولی اصلی ترین بخش، همان صدای خواننده است که در فراز و فرودها چهرۀ واقعی خود را نشان می دهد. چطور اطمینان حاصل کنیم که صدای وکالیست در بهترین وضعیتِ خود برای میکس قرار دارد؟ چند خوانندۀ مطرح به این سوال پاسخ های جالبی داده اند که در اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.
«میکروفون های داینامیک sE V7, Telefunken M80 و انواع خوبِ کاندنسر همچون Audio-Technica AE4500 انتخاب مناسبی برای وکال هستند».
«برای دست یافتن به یک وکال خوب باید میکروفون مناسبی انتخاب کنید. هیچوقت خودتان را گرفتار دنیای پلاگین ها نکنید یا لاقل روی آن ها بیشتر از چیزی که هستند حساب باز نکنید. بعلاوه تیون کردن PA اهمیت زیادی دارد. این را می دانم که تنظیم درست VTX A12 یا VTX 25-II تاثیر بسیار خوبی روی بهبود لید برای میکس خواهد داشت».
«اولین نکته در خوانندگی انتخاب میکروفنی است که با سبک خوانندگی وکالیست تناسب داشته باشد. این موضوع به موارد زیادی بستگی دارد: اینکه خواننده با چه رویکردی از میکروفون استفاده می کند؟ آیا عادت دارد میکروفون را بیش از حد به دهانش نزدیک کند؟ آیا گهگاهی از طرفین میکروفون برای انتقال صدای خود استفاده می کند؟ پشتِ سر وکالیست روی صحنه چه خبر است؟ باید میکروفونی انتخاب کرد که درست مطابق شرایط خواننده باشد.
من معمولاً بعد از این کار، به مقدار بسیار اندکی از Channel Path استفاده می کنم و معمولاً عادت دارم که همان ابتدا مقداری Dynamic EQ وارد کار کنم تا دستم در کامپرشن و EQ روی کانال بازتر باشد. سپس افکت های وکال را داریم که بسته به خواننده و نوع آهنگ واقعاً متقاوت است و اگر بخواهم اینجا در مورد همۀ حالت هایش توضیح دهم چند ده صفحه باید صحبت کنم. من گاهی اوقات برای بعضی از خواننده ها از زنجیرۀ آنالوگ استفاده می کنم که نیازمند میکروفون های باکیفیت و رده بالا، پری امپ های قوی، EQ و کمپرسور مناسب است. این کار تغییرات چشمگیری در صدا به وجود می آورد ولی معمولاً هزینۀ مازاد دارد».
«هیچ میکروفونی وجود ندارد که برای همه خواننده ها عالی عمل کند. شاید میکروفونی برای یک خواننده عالی باشد ولی همان میکروفن برای خواننده ای دیگر فاجعه به بار آورد. بنابراین قبل از انتخاب میکروفون مناسب باید نمونه های مختلف را تست کنید تا نهایتاً چیزی پیدا کنید که مناسب شماست».
«صدا از میکروفون و وکال خواننده آغاز می شود. بدون استفاده از EQ و سایر پردازش های اضافی، انواع مختلف میکروفون را در حالتِ فلت گوش کنید تا نهایتاً به گزینۀ مناسبِ مدنظرتان برسید».
«میکروفون خوب را از جای خوب تهیه کنید. میکروفونی با الگوی قطبی مناسب انتخاب کنید تا صداهای مزاحم به آن وارد نشود».
«جدا از انتخاب بهترین نوعِ میکروفون، Dynamic EQ نیز اهمیت زیادی دارد. در حال حاضر مدت هاست که از BSS 901 استفاده می کنم که یکی از دیجیتالی ترین کنسول های این روزها به شمار می رود. این کنسول قابلیت های و پلاگین های توکار زیادی است. دارا بودن انواع مختلف Dynamic EQ کنسول BSS 901 را به چیزی تبدیل می کند که بدون آن نمی توانم زندگی کنم».
«با یک خوانندۀ خوب شروع کنید. تکنیک های استفاده از میکروفون را به او آموزش دهید. در صورت امکان سعی کنید از کامپرشن چند بانده و داینامیک EQ کمک بگیرید تا بتوانید فرکانس های بلند را به خوبی مدیریت نمایید. کامپرشن دوست همیشه همراه شماست».
«اگر با خواننده ای مواجهید که بلد نیست درست از میکروفون استفاده کند ابتدا باید این مشکل بزرگ را حل کنید. وقتی خواننده در اوج صدا میکروفون را از خود دور می گیرد و صدا شروع می کند به تحلیل رفتن، چیزی در کنسول وجود ندارد که بخواهید با آن چنین نقیصه ای را برطرف کنید. وقتی خواننده تنظیم درست فاصله و زاویۀ میکروفون را بلد نباشد، نباید مشکل را در صدای او جستجو کنید بلکه باید تکنیک های استفاده از میکروفون را به او آموخت. پس به جای اینکه خواننده را سرزنش کنید که اینجا را خراب کردی، تکنیک استفاده درست از میکروفون را به او آموزش داد. من معمولا این جمله را به خواننده می گویم که «خودت میدونی میخوام چی بگم که صداتو بهتر کنم؟» این کار را به صورت چهره به چهره و فقط با حضور خودِ خواننده انجام دهید نه اینکه وسط اجرا پیش عوامل اجرایی و گروه نوازنده ها با صدای بلند به او گوشزد کنید! بعضی وقت ها روانشناسی هم به اندازۀ تکنولوژی اهمیت دارد».
درباره این سایت